بعد از اجرای موفقیت آمیز طرح تفکیک جنسیتی درسراسر اماکن خصوصی وعمومی کشور ؛
به بررسی روند رشد و نمو یک کودک(پسر) از مهد کودک تا پیری میپردازیم :
اسم کودک را جواد در نظر میگیریم که همراه با همکلاسی خود به نام رضا در حال برگشت از مهد کودک است.
ادامه ی مطلب در ادامه ی مطلب!!!!
وقتی می رن کتابخونه…
دختر: دنبال کتابای باحال میگرده که پر از هیجان باشه و جدیدترین کتابهای علمی که همیشه بروز باشه؟
پسر: تو لیست کتابا کتابای مثلا علمی رو پیدا میکنن و بعد ریز به ریز مطالعش میکنن و اگه چیزیم ازشون بپرسی مثه بلبل جوابتو میدن !
یا فقط رمان عشقی میخونن که مثلا مخ زدنشون بهتر شه !…
در تنهایی به چه چیز فکر می کنن؟
دختر: یعنی میشه فوق تخصص پزشکی بگیرم و زحمتام به هدر نره !
پسر: یعنی میشه پزشکی دانشگاه تهران قبول شم و اونجا یه دختر پولدار تور کنم و با پول باباش یه بنز آخرین سیستم بگیرمو با رفقا بزنیم بریم کنار دریا! (اینم از معرفتتون ، پول طرف و بگیرین و با رفقا برین عشق و حال)
ادامه ی مطلب در ادامه ی مطلب!!!!
آغا چرا این استادا اینطورین؟؟ اینقدر بدم میاد...
.
.
.
.
.
.
آخر کلاس میگیم خسه نباشید استاد میگه یکی دیگه سوال مونده تمومه.یا الان تمومه، یا دو دقیقه دیگه...
حالا انگار ما منظورمون اینه که بسه خفه شو کار داریم..
نمودنه که دوست داریم خوو
***
مورد داشتیم رفته بود مکه برگشتنی پرسیدن فضای معنوی خوب بود
گفت: فضا کجا بود بابا ... باز خدا خونه نبود مردم تو حیاط ول میچرخیدن...
***
اسکل کیست؟
.
.
.
.
اسکل دوست منه که پیام داده "سلام این شماره ی جدیدمه"
خوب روانی میدونم این شماره جدیدته ، خودتت کی هستی الاغ؟ :|
***
ادامه ی مطلب در ادامه ی مطلب!!!!
به گزارش سرویس دانش و فناوری برنا به نقل از سایت اسمشینگ لیست، در حیات وحش گونههای نادری از حیوانات زیبا یافت میشود که شماری از آنها در حال انقراض هستند که از جمله میتوان به پلنگ برفی و یا مارخورها اشاره کرد.
ادامه ی مطلب در ادامه ی مطلب!!!!!!!!!!
عادل فردوسی پور بی شک یکی از معروف ترین و البته پرطرفدارترین مردان کشور ماست و اصلا همین عنصر شهرت باعث می شود تا او همواره مورد توجه رسانه ها قرار گیرد.
منبع : خبرنو
تمامي زنها به دلايل زير جنسيت رايانه را مرد دانستهاند:
... وقتي به آن عادت ميكنيم گمان ميكنيم بدون آن قادر به انجام كاري نيستيم.
... با اينكه دادههاي زيادي دارند اما نادانند.
... قرار است مشكلات را حل كنند، ولي در بيشتر اوقات معضل اصلي خودشان هستند.
... همين كه پايبند يكي از آنها شديد متوجه ميشويد كه اگر صبر كرده بوديد، مورد بهتري نصيبتان ميشد.
تمامي مردها به دلايل زير جنسيت رايانه را زن دانستهاند:
... به غير از خالق آنها كسي از منطق دروني آنها سر در نميآورد.
... كسي از زبان ارتباطي آنها سر در نميآورد.
... كوچكترين اشتباهات را در حافظه درازمدت خود ذخيره ميكنند تا بعدها تلافي كنند.
... همين كه پايبند يكي از آنها شديد بايد تمام پولتان را صرف خريد لوازم جانبي آنها بكنيد.
:پس از مرگ یک میلیونر آمریکایی، معلوم شد که او تمام اموالش را به سه زن مسن که با او هیچ نسبتی نداشتند بخشیده است. در وصیتنامه مرد میلیونر آمده بود:" من در جوانی، به خواستگاری این سه خانم رفتم اما هیچ کدام درخواست ازدواجم را نپذیرفتند. بنابراین به کسب و کارم چسبیدم و میلیونر شدم، حال آن که اگر ازدواج کرده بودم نمی توانستم به این ثروت دست پیدا کنم. در واقع، من موفقیتم را مدیون این سه خانم هستم!"
در مدرسه ای در یکی از روستاها، از شاگردان خواسته بودیم که از پدرشان رضایت نامه ای بگيرند و بیاورند از دویست نفر شاگرد، فقط یکی بود که پدرش از او راضی نبود دیگر شاگردان رضایت پدر و مادر خود را فراهم کرده بودند! اما در این میان جمله های خوشمزه و بی معنا نیز وجود داشت که چند تا از آنها را در زیر برایتان می نگارم:
1-« حضور مبارک مدیر آقای دبستان(!)محترما معروض میدارم! که … و جعفر از حیث اخلاق ظاهر و باطنی؟ رضایت بخشاست!».
2- «ضمن عرض سلام اینجانب از رفتار و گفتار حسین رضایت کامیل! دارم.»
3- «حضور آقای مدیر! دام شوکته!! بعد از ابلاغ سلام؛ دیگر عباس در خانه بد نیست ولی دست چپ می نگارد!»
4- «آقای مدیر، ما از اخلاق این؟ راضی هستیم. اگر هرف! بگوئیم گوش میدهد، نماز می خواند، کار میکند.»
5- «بخدمت آقای مدیر پس از سلام ما از اخلاق و رفتار غدیر راضی هستیم، در خانه نسبت به برادر بزرگ خود احترام میکند، کارهایش را که تمام کرد بدروس خود متعالعه! میکند و در کوچه به بزرگان احترام می کند و همه اهل کوچه از او راضی
6-«محترما معروز! میدارم خیلی منون! شدم،هیچ رنجه نشدم- رزاید! دارم.»
7-«به خدمت ذیشرافت مدیر دبستان: بنده از اخلاق و رفتار محمد رضا راضی هستم. اجرکم عندالله.»8- « پس از تقدیم عرض سلام اکبر در خانه از او راضی هستم و هیچ شوخی نمی کند!!.»
9- «احمد بچه خوب، بخانه میرسد پدر و مادر سلام میگوید و از مدرسه که از صبحها می آئی! پدر و مادر خداحافظی می کنی! خلاصه احمد بچه با آدبی! است.»
10- «از محمود راضی هستند، دروغ نگوید، ببزرگان اهترام! نماید. اسم پدرش:حاجی یوسف.»
11- «حضور محترم آقای دانش آموز رسیده شرف افتتاح پذیرد! و اینجانب … از طرف بنده زاده کمال رضامندی و خشنودی داریم! عمرکم طویل،عدوکم ذلیل!»
12- «آقای معلم محسن:امیدوار که وجود نازنین صحت و سلامت بوده باشد و … کبلائی قاسم!»
13- «آقای آموزگار چهارم: غلامعلی شاگرد معدب! و از خود مواظبت می نماید. زیاده رحمت است!»
14- «پس از سلام معروض بر اینکه در خانه با برادر و خواهر کوچکتر خود با مهربانی رفتار می کند.»
15- «آقای معلم: این شاگرد در خانه با پدر و مادر خشرفتاری! میکند و همه از او راضی هستند و انشالله در آتیه شاگرد خوب و باعدب! می شود،انشالله.»
16- «اینجانب از درس و رفتار خانگی سعید رزایت! دارم.امضاء: پدر اینجانب!!»
17-« چون محترما خواسته بود که از احوالات اینجانب بنده زاده با خبر باشید. الحمدالله خوب است!!.»
باغ وحش مملو از جمعیتی بود که برای دیدن حیوانات آمده بودند، مدتی بعد به رئیس باغ وحش گزارش دادند که برخی از مردم هر نوع خوردنی به حیوانات می دهند و باعث مریضی آنها شده اند.
رئیس باغ وحش رفت پشت بلندگو و اعلام کرد: شهروندان گرامی لطفا به هیچ کدام از حیوانات هیچ خوراکی ندهید،زیرا بعضی از آنها مریض شده اند.
کمی بعد وقتی رئیس که فهمید تذکرش فایده نداشته با لحنی ناراحت در بلندگو اعلام کرد:همشهریان گرامی ازتون خواهش کردم خوراکی به حیوانها ندهید.
این تذکر هم بی فایده بود و رئیس مرتبه سوم با عصبانیت فریاد زد: بابا به چه زبونی باید بگم؟لطفا به این حیوانهای بی زبون خوراکی ندهید،چرا حرف حالیتون نمیشه؟
نیم ساعت بعد رئیس دوباره رفت پشت بلندگو و با همان آرامش اولیه گفت:حیوانات عزیز، لطفا شما حرف منو گوش کنید و از دست انسانها خوراکی نگیرید!